ويژگی‌های ویولن های دست‌ساز شهنازی

پرتاب و قدرت :   از نگاه مجموعه شهنازی ویولن اگه حجم و پرتاب صدا را تعریف کنیم میتوان به میزان خروجی صدا و تراکم صدا از اعماق بدنه ویولن در هنگام نواختن اشاره کرد! – چه مقدار صدا از شدت غنی و تراکم بیشتری برخوردار است؟ – فرق این دو مورد در یک ویولن چه زمانی آشکار می شود؟ – در چه ویولنی با کمترین فشار آرشه یا با کوچکترین اشاره آرشه، شما صدایی بدون نویز را خواهید نواخت؟ یا برعکس تا چه مقدار از بالا بردن قدرت ارشه بر روی سیم ها همچنان صدای صحیح را از ویولن خواهید شنید؟ زمانی که در کمترین حد و بیشترین حد فشار و سرعت ارشه صدا نویز دار است این کاسه طنینی است که در بازه ای خاص از دریافت ارتعاش و طول موج ها قابلیت این را دارد که صدایی صحیح تولید کند. در این سری ویولن ها کاسه طنینی در برابر حدی یا مقدار مجاز از سرعت و فشار آرشه و حجمی از ارتعاشات و طول موج ها در تجزیه و تحلیل به صورت صدای صحیح، به خوبی می تواند عمل کند. در این حالت شما فقط سازه ای مانند بدنه ویولن در اختیار دارید . همگی از جمله بدنه ، چوب ، ضخامت ، رنگ ، قوس صفحات و … با هم در ارتباط هستند و این مقادیر مانند تابعی در ریاضی عمل می کنند. در یک ویولن حرفه ای کاسه ی طنینی باید به گونه ای ساخته شود که در کمترین و بیشترین طول موج های تولید شده در سیم بتواند صدای ایده آل رو تولید کند و در برابر ضربات قوی آرشه صدای پر قدرت تری و با همان رنگ صدایی ثابت در هر قدرتی از آرشه، شنیده شود. به تعبیر دیگری نقطه مقابل کوچکترین فشار آرشه قدرت آرشه است که در ویولن ها از حدی بالاتر رفتن قدرت ، شخصیت صدا عوض می شود و دوباره صداهای نویز افزایش می یابند. زمانی که شما پرتاب یا غنی را ندارید صدای نویز را دارید، زمانی که قدرت را ندارید واکنش ساز به نسبت به صدای صحیح در آرشه قوی و ضعیف را ندارید. مانند خودرویی که در حرکت خود با دور موتور و سرعت پایین هر لحظه باید شاهد خاموش شدن آن باشیم و در دور موتور بالاتر هم سرعت دلخواه را با نا کارایی موتور و داشتن ریپ محروم می مانیم. عمده فرق ویولن های حرفه ای استاندارد ، ارکسترا و سولوئیست افزایش قدرت در رشد مدل هاست. فاکتور پرتاب به میل نوازنده (میزان وحشی بودن به تعبیر استاد بیژن مرتضوی ) در این سری مدل ها ، در بیشترین حد مجاز تعریف شده از سمت شهنازی ویولن که شما همچنان صدای استاندارد و غنی را داشته باشید ، قابل اجراست . بهترین عملکرد در پوزیسیون های ویولن رابطه ی مستقیم با قدرت ویولن دارد. برای تشخیص اینکه ویولن ما دارای قدرت است یا نه بر طبق تجربه ی امروزم، اردیبهشت ماه سال 1402 ، ویولن با قدرت بالا کوک های بالاتر یعنی نیم تا یک پرده بالا تر از می لا ر سل را به خوبی و نرمی فوق العاده ای پاسخ می دهد در غیر این صورت صدا کاملا گوش خراش و جیغ می شود.   حس گستردگی نت ها و هارمونی :   ما در هر ویولنی زمانی که سیم می را کوک استاندارد کنیم ، در هر کجای دنیا که باشیم فرکانس برابر 659.255 هرتز یا حدودی و رند شده برابر 660 هرتز در نظر می گیریم. (سیم می : 660 ، سیم لا : 440 ، سیم ر : 294 ، سیم سل : 196 ) حالا حس گسترگی نت ها به چه معنی است ، فرکانس و کوک در هر موسیقی از هر کشوری همراه ثابت است ! دقت کنید واژه ی حس آورده شده ، حس گسترگی نت ها ! در گذشته بر این درک بودم که وقتی سازی استاندارد است برای همه سبک های موسیقی مناسب است ، چه شرق چه غرب … ، امروز هم میشه گفت ساز استاندارد ، برای هر سبکی مناسب است اما نه به طور دقیق و صددرصدی ! در نظر بگیرید دو اسب در مسابقه برای بدست آوردن مقام اول در تلاش اند که در نهایت به اندازه ی یک سر و گردن سوار کاری جایزه طلا و دیگری نقره را بدست می آورد ، اختلاف لذت و جایزه به اندازه یک سر و گردن اسب نیست از طرفی هم نمیتوان گفت که اسب دوم تلاشی کمتر به اندازه اسب اول داشته ، او به همان اندازه تلاش خود را داشته منتها در جزئیات متفاوت بوده اند. در حس گسترگی شما سیم اول را 680 هرتز یا سیم چهارم را 176 هرتز کوک نخواهی کرد اما لذت گسترده بودن نت ها را خواهی داشت همانند لذت برنده شدن سوارکار اول در مسابقه اسب دوانی . نوازنده ی ایرانی یا هر قوم و ملیتی به دنبال همین جزئیات است . به عنوان مثال زمانی که شما در دستگاه سه گاه نوازندگی می کنید ، کوک را در می لا ر فاثری تنظیم می کنید ، در سیم چهارم انتظار یک صدای بم با قدرت بالا و یک ارشه ملایم در نغمه ای با حس مستی و نیم هوشیاری را به شنونده می رسانید و به دنبال انتقال حس موسیقی سه گاه خود ، با صدای زیر هیجانی به طوری که با کوک بالا گوش به هیچ عنوان اذیت نشود (صدای ویولن جیغ نباشد) آرشه ای بسیار قوی با قدرت بالا و یک هارمونی غنی در سیم می هستید . چرا که در این نواختن شما 2 اکتاو نغمه را در یک ساز پیچیده تغییر می دهید . در ویولن ها بعضا مشاهده شده که اکتاو ها هماهنگ نیستند یا صدای سیم ها با هم و حتی در یک سیم هم نت ها از یک جنس نیستند . از دوبل نت ها ،پوزیسیون ها در اکتاو مختلف و حتی در کوک های مختلف ، قابل بررسی و تامل است . در موسیقی کلاسیک نوازنده به دنبال این حس گسترگی نت ها نیست ، هر چه نت ها دقیق تر دارای انسجام بیشتر ، نزدیک تر به هم مورد قبول در کلیت صدا است . البته که بحثی کاملا تخصصی و در هر سبکی سلیقه های درست که به دست اساتید خبره نظر دهی شده باشد ، متفاوت است . مهم اینجاست که دانش ساخت برای خلق یک ویولن بی نظیر و مختص هر سبکی وجود دارد و امروزه قبل از ساخت صدای ویولن را می شنویم.     میزان زیری و بمی :   حس درونی انسان ، مقدار ندارد و قابل اندازه گیری نیست . عشق ، لذت ، شادی و … قابل اندازه گیری نیست ، در تفهیم گرمی صدا باید به گونه ای نوشتار کنیم که بهترین حس رسانده شود . به جای گرمی صدا که کلمه ای از جنس حس است ، میزان زیری و بمی را قرار داده ایم . مانند وحشی بودن(به تعبیر استاد بیژن مرتضوی) به جای پرتاب صدا. ویولن های ما بعد از یک هفته ی اول نواختن به اصطلاح گرم و مخملی می شوند . این حسی است بدون مقدار و تا به امروز و تجربه ی فعلی ما از شناخت صدای ویولن نمی توان گفت موسیقی ایران گرمی را میخواهد. سلیقه ی نوازنده ها در این مورد گوناگون است . شخصی پرواز را به وسیله ی ادوات آن دوست دارد و شخصی از پرواز می ترسد ، مشاهده کرده ام که مخلمی بودن و گرم بودن صدا را مورد پسند خود ندارند و همین طور برعکس ، منتها ما حد وسط این گزینه را در ساخت بین فاکتور هایی گه این گزینه رو تغییر میدهند رعایت میکنیم حال در موارد سفارشی شده برای ساخت و تست نوازنده از بین نمونه های موجود این حس را برای ما قابل اندازه گیری کرده و ما هم در ساخت ویولن جدید آن را اجرا می نماییم . برای صحبتی دقیق تر با ما در ارتباط باشید .     نرمی و لطافت : طبق تجربیات بدست آمده برای یک موسیقی غرب ، ویولنی با نرمی و لطافت بالا در نواختن نت ها برای نوازنده فوق العاده جذاب خواهد بود به طوری که برای یک نوازنده ایرانی دقیقا نقطه مقابل نرمی و لطافت است . در نگاه اول شاید این موضوع برای شما کاملا بر عکس عنوان شده باشد درست همانند زمانی که در شبکات اجتماعی بحث ها شکل می گیرد ، همیشه صدایی بم و نرم برای موسیقی شرق توصیه شده و همچنین برای غرب یک صدای شفاف و شیشه ای و حجیم ! اما زمان انتخاب ساز توسط یک نوازنده ماهر این امر اتفاق نمی افتد و نوازنده ی ایرانی سراغ ویولنی با صدای شفاف تر همین طور حجیم تر بدون نرمی و لطافت (حالا نه اینکه کاملا خشک و بی روح باشد ، با استاندارد های ما دقیق تر آشنا بشید تا یک ویولن اصیل را حس کنید) یک هارمونی غنی ، پرتاب و قدرت وحس گستردگی نت و گرمی صدای بالا ، سازگار با سلیقه ی اوست و نوازنده کلاسیک به دنبال یک هارمونی غنی ، صدای کاملا نرم و لطیف با پرتاب و قدرت بالا بدون حس گستردگی نت و همچنین گرمی صدای بالا در صدا است.